حتمأ باید تو زندگی به هدف داشت و یه فعالیت برای انجام دادن!
حتی نباید یک لحظه رو بدون هدف گذروند.
حالا چرا؟ چون سرت گرم بشه مثلأ؟
1- یه چیزی که هست حس کم توجهی شدن هست. این حس که بهت کم توجهی میشه. که دوست داشتنی نیستی و هی تو ذهنت دنبال دلیل و مدرک برای اثبات این قضیه هستی... دیدی اینجوری برخورد کرد؟ دیدی جواب زنگت رو نداد؟ دیدی فلان جا فلان طور برخورد کرد؟ دیدی به اون حرفت بی توجهی کرد؟
خوب آخرش چی؟ آفرین! تو تونستی ثابت کنی که بهت کمتوجهی میشه و دوست داشتنی نیستی! خوب حالا بعدش چی؟ بیا به سوگواری بپردازیم... بیا هی به خودمون و به بقیه غر بزنیم، بیا این مساله رو هی به روی طرفت بیار و اون رو هم به این باور برسون که نمیتونه تو رو راضی کنه و زندگی رو به کام خودت و اون تلخ کن!!
2- عمیقأ باور دارم که حال خوب از خود آدم شروع میشه، از خونه آدم شروع میشه! اگه تو خودت رو باور داشته باشی، و باور داشته باشی که دوست داشتنی و مورد قبول هستی و اعتماد به نفس داشته باشی، به جای اینکه ذهنت رو درگیر این کنی که طرفت بات چطور برخورد کرد و کل روز و شبت رو به عزاداری بگذرونی و خودت و اون رو تو ذهنت سرزنش کنی، به کارای مهمتر و تصمیمهای مهمترت میرسی. به این که میخوای واقعأ چه هدفی رو دنبال کنی و میری پی هدفت، نه به خاطر فرار از فکر کردن بلکه وافعأ به خاطر رشد کردن و شکوفا شدن. فکر میکنی به مسائل اصلی زندگیت و به رویکرد واقعی زندگیت.
انتخاب با توئه نرگس، 1 یا 2؟
- ۹۷/۰۴/۲۸